تفال به حافظ 18 فروردین ماه 1401

به گزارش مجله گیلاسفا، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.

تفال به حافظ 18 فروردین ماه 1401

یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود

دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

راست، چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک

بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود

دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد

عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود

آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است

آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز

چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم

خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود

بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق

مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود

راستی خاتم فیروزه بواسحاقی

خوش درخشید، ولی دولت مستعجل بود

دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ

که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود

شرح لغت: مستعجل: زودگذر و بدشتاب، نام فاعل از استعجال به معنی شتاب و عجله کن.

تفسیر عرفانی:

زمانی که کوی تو قرارگاه دل من بود، یاد باد و آن روزگار که روشنی خشم من خاک درگاهت بود. مقصود او از این شعر این است که قرارگاه دل عشاق، کوی دوست است. اما همگان نمی توانند به این ملجا امن دست یابند، چرا که دامگاه دنیا به وجود عاشقان ستم کرده و آن ها را از این راه منحرف می سازد.

تعبیر غزل:

آگاه باش و بسیار احتیاط کن. کارهایت را در خفا انجام بده. از راز عشقی که داری پیش کسی صحبت مکن، زیرا اطرافیانت تو را سرزنش کرده و از تو عیب جویی خواهند نمود. گروهی با کوشش و کوشش به وصال رسیدند و به مقصود دست یافتند؛ عده ای هم آن را به تقدیر و سرنوشت وانهادند. حال ببین تو از کدام دسته ای.

منبع: فرارو
انتشار: 6 خرداد 1401 بروزرسانی: 6 خرداد 1401 گردآورنده: gilasfa.ir شناسه مطلب: 1224

به "تفال به حافظ 18 فروردین ماه 1401" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفال به حافظ 18 فروردین ماه 1401"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید